کد مطلب:36467 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:516

ارتش و دفاع از منافع ملت











رابطه ی سربازان با جامعه باید به همان استحكام رابطه ی بازوهای نیرومند با قلب و سر و اندامهای بدن باشد. و مناسبات حاكم بر آنها باید به صورت داد و ستد دو جانبه برقرار گردد. از اینجاست كه ارتش باید از منافع ملت خود دفاع كند.

اما ارتش در صورتی این خدمت را بر ملت خود تقدیم می دارد كه از مردم محبت، اعتماد و توجه دیده باشد. ارتشیان هنگامی نیروی مدافع ملت را تشكیل می دهند كه نظام حكومتی از جایگاه ارتش در میان طبقات جامعه و شیوه برخورد با آنان آگاه باشد.

پرسشی كه مطرح می شود این است: طبقات جامعه كدامند و چه رابطه ای با یكدیگر دارند؟ و پاسخ این است كه: هر جامعه ای از طبقات زیر شكل می گیرد:

1- ارتش.

2- كارمندان اداری.

3- قضات.

4- كارمندان دولتی.

5- كشاورزان.

6- بازرگانان، صنعتگران و پیشه وران.

7- تنگدستان، محرومان و نیازمندان.

این طبقات با یكدیگر پیوند دارند. هر طبقه ای مسئولیتهای معین و حقوق مشخصی دارد. ادامه ی زندگی سالم برای جامعه میسر نیست مگر آنكه هر طبقه ای وظایف خود را به طور كامل انجام دهد و از حقوق خود

[صفحه 118]

به طور كامل برخوردار شود.

از آنجا كه ارتش نگهبان یكپارچگی، قدرت و شرافت ملت است، طبقه ای است كه رعایت حقوق آن واجب تر، موقعیتش خطیرتر، و مسئولیتش مهم تر است.

اما مراد از ارتش در اینجا نگهبان نظام نیست، بلكه ارتش پاسدار ارزشها و حامی حق، یعنی مدافع الله، مورد نظر است...

امام علی (ع) در فرمان معروف خود به مالك اشتر، كه وی را به امارات مصر برگماشته بود، چنین می گوید:

... و اعلم ان الرعیه طبقات، لا یصلح الا ببعض، و لا غنی ببعضها عن بعض، فمنها: جنود الله، و منها: كتاب العامه و الخاصه، و منها: قضاه العدل، و منها: عمال الانصاف و الرفق،... فالجنود باذن الله حصون الرعیه، و زین الولاه،...

«بدان كه توده ی مردم به طبقات تقسیم شده اند و كار هیچ یك جز به یاری دیگری پیش نمی رود و هیچ یك از دیگری بی نیاز نیست. گروهی از آنان سپاهیان خدایند و پاره ای دبیران بخشهای عمومی و خصوصی و برخی قضات دستگاه عدالت و جمعی كارگزارنی كه باید به انصاف و مدارا به كار مردم رسیدگی كنند، برخی دیگر از اهل ذمه و از مردم مسلمان كه باج ده و خارج گذارند و جماعتی سوداگران و پیشه ورانند و گروه فرودستانی كه نیازمند و تنگدستند.

خداوند سهم هر یك (نصیب، و ضعیف و مسئولیت او) را به فراخور حالشان مقرر فرموده و در كتاب خود یا در سنت پیامبر خویش (صلی الله

[صفحه 119]

علیه و آله و سلم) حدود آن را به نحو فریضه یا احكامی كه نزد ما محفوظ است، معین كرده است.

سپاهیان (به اذن خداوند) دژهای مردم و پاسدار امتند، و زینت فرمانروایان، و عزت دین، و افزار امنیت كه مردم بدون یاری آنان آسایش نخواهند یافت.

سپاه پا نمی گیرد مگر به خراجی كه طبقه ی دیگری می پردازد، و سپاهیان در جهاد با دشمن از آن مال نیرو می گیرند و در اصلاح كار توده ها بدان متكی هستند و همه ی نیازهایشان را بر می آورد.

این دو گروه نظام نمی یابد مگر به یاری ضعف سوم كه داوران و كارگزاران و دبیرانند، كه داوران به عقود و معاملات و سایر امور جاری می پردازند، كارگزاران سودها را فراهم می آورند و به مصرف نیازهای عمومی مردم می رسانند، و دبیران كه گره گشای دشواریهای جزئی و كلی مردمانند.

و كار هیچ یك از آن دسته ها سامان نمی گیرد مگر به سوداگران و پیشه وران كه به هوای سودورزی گرد می آیند و بازار داد و ستد راه می اندازند و از معامله با دیگران مال می اندوزند و جز آنان هیچ كس به این كار توانا نیست.

سپس فرودستان هستند كه ارباب نیاز و مسكنت می باشند و در خور یاری و مساعدت. لطف پروردگار بر همه ی این طبقات گسترده است. و هر یك را به میزان شایستگی، بر گردن والی حقی است. فرماندار از عهده ی انجام دادن آنچه پروردگار بر دوش او نهاده بر نمی آید مگر به نیروی سخت كوشی و استمداد از خداوند، و آمادگی روحی برای ایفاء فرمان الهی، و بردباری در امور دشوار و آسان...»

[صفحه 120]


صفحه 118، 119، 120.